سرما دويده كنج اتاقي كه آتش و ...
سودابه اي كه مي گذرد از سياوش و...
تكنو و سبك جاز، صدا ، سوت ، غلغله
همراه با نواي دل انگيز دلكش و ...
اسكندري لطيف و پس كوچه هاي عشق
مجنون نا به كار و وحشي و سركش و...
خطي به دور (عشق) و (خوبي؟ فداي تو)
احيا شده كثافتِ گندِ تنِ لش و ....
شاعر نشسته بين غزل هاي مسخره
آن جا كنار قافيه هايي مشوش و ...
دارد غزل به آخر خود مي رسد ولي
يك قافيه كم آمده ؛ جايش (...) و...
مهدی مزارعی